جدول جو
جدول جو

معنی راعی اندلسی - جستجوی لغت در جدول جو

راعی اندلسی
اندلسی غرناطی قاهری، محمد بن محمد بن محمد بن اسماعیل، که در سال 782 هجری قمری در غرناطه به دنیا آمد او در سال 825 هجری قمری به حج رفت و از آنجا به قاهره آمد و در آن شهر مسکن گزید و همانجا هم بسال 853 هجری قمری درگذشت، وی دارای تألیفاتی است، که از آنجمله است: شرح الالفیه، النوازل النحویه، الفتح المنیر فی بعضی مایحتاج الیه الفقیر، الاجوبه المرضیه عن الاسأله النحویه، شرح الاجرومیه، انتقاد الفقیر السالک لترجیح مذهب امام مالک، مسالک الاحباب، (از اعلام زرکلی چ 2 ج 3)، و رجوع به محمد بن محمد بن محمد اندلسی ... شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ابومحمد، محمد بن عبداﷲ بن محمد بن علی باجی اندلسی، اصلش از باجۀ افریقاست، در اشبیلیه سکونت گزید، ابوموسی محمد بن عمر حافظ اصفهانی وابوبکر حازمی در ’فیصل’ فرزند او ابوعمر احمد بن عبداﷲ را باین شهر نسبت داده است، اما ابوالفضل محمد بن طاهر او را به شهر ’باجۀ’ اندلس نسبت داده و سپس ابومحمد عبداﷲ بن عیسی حافظ اشبیلی آنرا رد کرده گوید ازباجۀ افریقاست و حافظ عبدالغنی بن سعید او را در حرف ’ن’ در کلمه ’ناجی’ ثبت کرده است و گوید اندلسی ازاهل علم بود و از وی حدیث نوشتم و او نیز از من بگرفت و نوشت، وی ساکن اشبیلیه بود، و دیگری گفته است ابوعمر بن عبدالبر، و جز وی از او روایت کرده اند و در حدود سال 400 هجری قمری درگذشته است، (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(حَرْ را)
یکی از مشاهیر پزشکان اسلام است. در اواسط قرن سوم هجری در زمان محمد بن عبدالرحمان از ملوک اموی اندلس میزیسته است. اصلاً حرانی بوده به اندلس رفته و در قرطبه مسکن گزیده، برای تسکین دردها شربتی مؤثر ترکیب نموده که موجب شهرت وی گردیده و آنرا ’المغیث الکبیر’ میخوانده اند و صورت ترکیب این شربت را پنهان میداشت و از جملۀ اسرار مخصوص بخود او بود، و برای کشف این سر پنج تن از اطبای قرطبه به تدقیقات و مطالعات پرداختند و عاقبت به اکتشاف اجزای آن موفق شدند ولی به مقدار آنها پی نبردند. در این حال خود حرانی صورت ترتیب و ترکیب داروی نامبرده را اعلام نموده و از آن زمان از طرف اطبای اندلس پذیرفته و محل استفادۀ عموم واقع شد. (قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
(اَ عَ دِلْ لاه)
راعی، شمس الدین محمّد بن اسماعیل الاندلسی، مولد او به سال 780 هجری قمری در غرناطه بود و منشاء وی نیز همان شهر است، و یکی از علمای نحو و عربیت و فقه و حدیث است و شعر نیز نیکو میگفت، و علوم ادبیه از ابوجعفر احمد بن ادریس اندلسی فرا گرفت و از ابوبکر عبداﷲ بن محمّد بن محمد معافری معروف به ابن عام و خطیب ابوعبداﷲ محمد بن علی بن حفار استماع حدیث کرد و کتاب خلاصهالباحثین و جرومیه را برصاحب فهرست کبیر محمد بن عبدالملک بن علی قیسی قرائت کرد و اجازۀ روایت از ابوالحسن علی بن عبداﷲ جذامی و قاسم بن سعید و محمد بن ابراهیم بن عبدالرحمن بن امام و ابوعبداﷲ محمد بن مرزوق تلمسانی گرفت و هم از ابوبکر مراغی محمد طبری و کمال الدین بن خیرکندری فوائد جمه اخذ کرد و ابواسحاق ابراهیم بن عفیف و برهان بقاعی و حافظ بن فهد از او روایت آرند، و به سال 825 هجری قمری بزیارت خانه شد و از آنجا بقاهره رفت و بدانجا متوطن گشت و از شهاب متولی و ابن جزری وحافظ بن حجر و جمعی دیگر استماع حدیث کرد، و در مؤیدیه امامت و مجلس درس داشت، سخاوی قطعاتی از اشعار او نقل کرده است و از تألیفات اوست: شرح القواعد، انتصارالفقیر السالک لمذهب الأمام الکبیر مالک، شرح جرومیه، شرح الفیه، کتاب النوازل النحویه و در آخر عمر مبتلا به عمی گردید و به ذی حجۀ 853 هجری قمری درگذشت
لغت نامه دهخدا